اصلیترین هدف هوش مصنوعی این است که تاجائیکه امکان دارد رفتارهای انسانی شبیه سازی شوند. مهمترین دغدغه دانشمندان این حوزه آن است که بدانند یک انسان هوشمند در موقعیتهای متفاوت چطور فکر میکند؟ سپس چطور تصمیم میگیرد؟ اگر همین دو سوال پاسخ داده شود، هوش انسانی قادر به خلق هوش مصنوعی و ماشینهای هوشمند واقعی خواهد بود. اما مشکل درست همین است که تشخیص شیوه اندیشیدن و تصمیمگیری انسان به طور واضح مشخص نیست.
همه رفتارهای انسان به هوشمند بودن او نسبت داده میشوند. این در حالی است که اگر یک حشره رفتاری عجیب و کاملاً منطقی نسبت به خطر یا گرسنگی از خود نشان دهد، این موضوع اصلاً به معنی هوشمند بودن او نیست. تفاوت در چیست؟
این موضوع را باید با یک مثال ساده شرح داد. زنبوری به اسم زنبور حفار وجود دارد. این زنبور وقتی با غذا به خانه باز میگردد، آن را جلوی در ورودی قرار میدهد. سپس به داخل لانه میرود تا مطمئن شود موجود مزاحمی در آنجا نیست. وقتی از این بابت مطمئن شد، باز گشته و غذا را به داخل لانه میبرد. شاید تا اینجای کار موضوع خیلی جذاب بوده و زنبور حفار هوشمند به نظر برسد. اما کافی است غذای او فقط چند سانتی متر از جای اولی جابه جا شود. حالا زنبور بارها و بارها مسیر را باز میگردد و قادر به پیدا کردن غذا نیست. حتی ممکن است دیگر هرگز غذایی که فقط چند سانت از محل اولیه خود فاصله دارد را پیدا نکند.
دغدغه هوش مصنوعی درست همین است. انسان قادر است شرایط موقعیت جدید را به زودی تشخیص و خود را با آن تطبیق دهد. در حالیکه حیوانات از روی غریزه عمل میکنند و غریزه رشد و تطبیقی ندارد.
روانشناسان هوش انسان را با یک شاخص مشخص نمیکنند. بلکه با مجموعهای از تواناییها میسنجند که شامل موارد زیر میشود:
یادگیری
که به معنی آموختن با آزمون و خطاست.
استدلال
استدلال به معنای نتیجهگیری مناسب با موقعیت است.
حل مسئله
در هوش مصنوعی حل مسئله ممکن است به عنوان یک جستجوی سیستماتیک از طریق طیف وسیعی از اقدامات ممکن برای رسیدن به یک هدف یا راه حل از پیش تعریف شده مشخص شود.
ادراک
به معنی درک محیط با استفاده از اندامهای حسی مختلف. این درک میتواند با اندامهای واقعی یا مصنوعی باشد. یعنی محیط با این اندامها اسکن میشود و صحنه در روابط فضایی مختلف به اشیاء جداگانه تجزیه میشود. حالا ادراک وارد عمل میشود. در این وضعیت تجزیه و تحلیل با این واقعیت روبه رو میشود که یک شی ممکن است بسته به زاویه ای که از آن مشاهده میشود، جهت و شدت نور در صحنه و میزان تضاد جسم با میدان اطراف، متفاوت به نظر برسد.
در حال حاضر میزان ادراک در ماشینهای مجهز به هوش مصنوعی تا آنجایی پیشرفت کرده که حسگرهای نوری برای شناسایی افراد و وسایل نقلیه اتوماتیک برای رانندگی با سرعت متوسط در جادههای باز توانمند شدهاند. یا اکنون ما روباتهایی داریم که برای پرسه زدن در ساختمانهایی که قوطیهای خالی نوشابه را جمعآوری میکنند، ساخته شدهاند.
زبان
زبان سیستمی از نشانههاست که بر اساس قرارداد معنا دارند. در این معنا، زبان نیازی به محدود شدن به کلام گفتاری ندارد. به عنوان مثال، علائم راهنمایی و رانندگی، یک زبان کوچک را تشکیل میدهند، این یک موضوع قراردادی است که در برخی کشورها به معنای “خطر پیش رو” است.
یکی از ویژگیهای مهم زبانهای انسانی بر خلاف صدای پرندگان و علائم راهنمایی و رانندگی، بهرهوری آنهاست. یک زبان کامل در مغز یک انسان میتواند انواع نامحدودی از جملات را فرموله کند. این در حالی است که هنوز ماشین مجهز به هوش مصنوعی وجود ندارد که چنین قدرتی داشته باشد.
بدون دیدگاه